انواع تزریق به مخازن نفت و اهمیت حفظ مخازن به روش تزریق
انواع تزریق به مخازن نفت و اهمیت حفظ مخازن به روش تزریق
یکی از راههای صیانت از مخازن در بردداشت های ثانویه و ثالثیه از مخازن حفظ فشار مخازن و جلوگیری از افت فشار آنها می باشد. یکی از روش های جلوگیری از افت فشار تزریق ماده مناسب به درون زمین می باشد. قبل از تزریق معمولا آزمایشات مخزنی و ژئوفیزیکی در منطقه انجام می شود. با این روش حرکت ناحیه هیدروکربنی و نوع مناسب تزریق را شناسایی می کنند.چهار نوع تزریق در مخازن نفت صورت می گیرد:
تزریق غیر امتزاجی، تزریق امتزاجی، گرمایی و میکروبیولوژی.
در تزریق امتزاجی میان ماده تزریق شده و هیدروکربن های واکنش صورت می گیرد. این اوکنش باعث ایجاد هیدروکربن هایی با ساختار ملکولی میانی (نه سنگین و نه سبک) خواهد شد. مکانیزیم حرکتی این نوع تزریق شامل کم شدن جاذبه میان نفت و سنگ مخزن، افزایش فشار بوسیله ماده تزریق شده و سبک شدن هیدروکربن در مخزن می باشد.
معمولا زمانیکه با نفت سنگین سر و کار داریم برای حرکت این نوع نفت در مخزن به سمت چاه از روش گرمایی و تزریق آب یا بخار آب به درون چاه استفاده می کنیم. این سبب بالا رفتن تمایل حرکتی نسبی نفت به آب درون مخزن خواهد شد. روش جدید ایجاد انفجار درون چاه نیز برای روش گرمایی پیشنهاد داده شده است.
روش میکروبیولوژی استفاده از باکتری هایی که موجب شکسته شدن ساختارهای ملکولی هیدروکربن های درون مخزن و بالا رفتن حرکت نسبی آنها می باشد. این روش جدید بوده و هنوز در مرحله آزمایش و پایلوت می باشد.
برای تزریق می بایستی تمامی عوامل سنگ مخزن، نوع هیدروکربن درون مخزن، فشار مخزن، مرحله بردداشت از مخزن، تجهیزات و پول تعریف شده برای پروژه و عوامل زیست محیطی مورد توجه قرار گیرند. معمولا تزریق در چاه دیگری با فاصله محاسبه شده از چاه تولیدی انجام می شود. در روش گرمایی توجه به نکات ایمنی اولویت دارد زیرا این روش خطرناک می باشد. با توجه به نوع روش های انتخاب شده، نتیجه مطلوب ممکن است سال ها زمان نیاز داشته باشد. معمولا پروژه های تزریق با توجه به قیمت های بازار نفت تعریف می شوند و ممکن است پروژه ای که امروز مقرون به صرفه باشد، در چند هفته آینده متوقف شده و روش های دیگری پیاده شوند. پس برای صرفه جویی در هزینه، مطالعه وضعیت بازار و قیمت ها از اولویت های پروژه های تزریق می باشد. تعیین نوع تزریق همچنین به مواد مورد استفاده و نزدیک بودن مواد اولیه مورد نیاز بستگی دارد. ممکن است در جایی تزریق آب مناسب باشد. ولی به علت دور بودن از منبع آب، از نظر اقتصادی تزریق آب در منطقه مقرون به صرفه نبوده و از اولویت دوم تزریق مثلا تزریق گاز استفاده شود.
ولی در هر صورت به علت هزینه های بالای تزریق و زمان بردن برای بازگشت سرمایه در پروژه های تزریق، شرکت ها قبل از عملیات مطالعات گسترده زمین شناسی، مخزنی و ژئوفیزیکی را انجام می دهند.
اهمیت تزریق گاز به مخازن نفت
با تزریق گاز در مخازن نفتی ایران , به ازای هر یک میلیون فوت مکعب گاز طبیعی تزریق شده به مخازن نفت, میتوان بهطور متوسط حدود 150 بشکه نفت اضافی تولید نمود. از اینرو, بنده اعتقاد دارم گازهایی که در آینده از فازهای مختلف پارس جنوبی قرار است استحصال نماییم, باید مقدار قابل توجهی از آنها را به چاههای نفتی تزریق کنیم که ظرفیت تولید بالایی دارند. البته فازهایی جهت تزریق اختصاص داده شده است، ولی با توجه به نیاز زیاد گاز به منظور تزریق، باید فازهای دیگری را به این امر اختصاص داد.
چاههای نفتی مورد نظر جهت تزریق، عمدتاً در حوزة اهواز مارون، آغاجاری و گچساران واقع هستند. همة این حوزهها باید به دقت مطالعه شوند. این موضوع که گاز کدام منطقه با کدام ترکیب و با چه فشار و از چه مسیری به کدام چاه و مخزن تزریق شود, بحث بسیار مهمی است که نیاز به مطالعات دقیقی دارد. هماکنون, در ناحیه هفتگل و بیبیحکیمه گچساران عملیات تزریق گاز انجام میشود و عمل تزریق گاز نتایج موفقیتآمیزی داشته است. بهطور سرانگشتی, اگر ما 17 میلیارد دلار سرمایهگذاری در امر تزریق گاز داشته باشیم, حدود 560 میلیارد دلار نفت اضافی میتوانیم برداشت کنیم. از اینرو, بحث تزریق در درازمدت بسیار اقتصادی و درآمدزاست. همچنین گاز تزریق شده را دوباره میتوان استحصال نمود. بطور کلی, اگر ما یک درصد ازدیاد برداشت از مخازن نفت خود داشته باشیم با توجه به میزان ذخایر نفت درجا در کشور که حدود 500 میلیارد بشکه است، 5 میلیارد بشکه نفت اضافی بدست میآوریم که با احتساب هر بشکه نفت خام حدود 20 دلار، درآمد 100 میلیارد دلاری عاید کشورمان میشود. یعنی یک درصد ازدیاد برداشت، معادل 100 میلیارد دلار درآمد است. بنابراین تزریق گاز به میادین نفتی امری اجتنابناپذیر است."
در زمینه استفاده از گازهایی که در حال حاضر سوزانده میشود به این نکته میتوان اشاره کرد که : "گازهایی که همراه نفت تولید میشود در مرحله تفکیک اول و حتی تفکیک دوم, پس از شیرینسازی, عمدتاً به منظور مصرف وارد خطوط لوله سراسری میشود. اگر ما برنامهریزی درستی برای استفاده از آنها نداشته باشیم, این گازها سوزانده میشود. قسمت اعظم گازی که هم اکنون در کشور سوزانده میشود, در مرحلة سوم تفکیک نفت از گاز بدست میآید. این گاز اصولاً فشار پایینی دارد. برای آنکه فشار آنرا بالا ببریم نیاز به سرمایهگذاری داریم تا از طریق خط لوله آن گازها را به سر چاهها انتقال بدهیم و دوباره آنرا تحت فشار به چاهها تزریق کنیم؛ در حالیکه گازی که از طریق مخازن مشترک پارس جنوبی استحصال میشود، گاز تحت فشار است و چون فشارش بالاست برای تزریق مناسبتر است. ولی این فرض که باید گازهای همراه را هم جمعآوری کرد، گرچه هزینهبر است, به اعتقاد من اتفاقاً اولویت دارد و باید به جمعآوری گازهایی که به دلیل پایینبودن فشارشان در حال حاضر سوزانده میشوند، توجه خاصی داشته باشیم و در چاههای نفت واقع در دریا بهتر است از گازهای همراه برای امر تزریق استفاده کنیم.
اگر بخواهیم عملیات تزریق گاز را از طریق استفاده از گازهای همراه داشته باشیم, در دو مرحله احتیاج به افزایش فشار داریم. یک مرحله افزایش فشار گاز به منظور انتقال گاز تا سر چاههای نفت و دوم تقویت فشار برای تزریق به چاه که همة اینها مستلزم سرمایهگذاری مناسب از جمله در تهیه و تدارک دستگاههای مورد نیاز و بهکارگیری تکنولوژی لازم و از همه مهمتر تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز است."
"به هرحال, به نظر من باید اولویت برنامهریزی کشور را در استفاده از ذخایر گاز، به تزریق گاز به چاههای نفت اختصاص بدهیم. جمعآوری و تقویت فشار گازهای همراه نفت و جلوگیری از سوزاندن آنها هم بسیار مهم است؛ چون هر قدر نفت بیشتری تولید شود, گاز همراه بیشتری تولید شده و باعث میشود در صورت فقدان برنامهریزی منسجم, گاز بیشتری را مجبور شویم بسوزانیم.
این موضوع که, چه میزان گاز باید به مخازن تزریق شود, بستگی به میزان برداشت نفت خام از مخازن دارد. آن را هم باید تقسیمبندی کنیم که چه میزان آن باید به مصرف داخل برسد.
در زمینه استفاده از گاز در مصارف داخلی, بخش مهمی از سرمایهگذاری ما باید در جهت مصرف گاز در صنایع پتروشیمی باشد. بنده قویاً معتقدم که اگر قرار است در بخش صنعت نفت و گاز سرمایهگذاری کنیم؛ به نحوی خروجی آن باید مربوط به صنعت پتروشیمی باشد. زیرا میتواند ارزش افزوده بیشتری تولید کند. در ضمن زنجیره صنعت پتروشیمی, اشتغالزا بهشمار میرود و فرآورده آن قابل صدور به خارج کشور نیز است و علاوه بر آن محصولات پتروشیمی بهعنوان خوراک واحدهای تولیدی و صنعتی باعث رونق اقتصادی و جذب و حفظ نیروهای متخصص داخلی میگردد."
در زمینه برنامهریزی برای استفاده مطلوب از گاز, شاید صادرات گاز برای کشور بویژه از طریق خط لوله در کوتاهمدت جوابگو باشد, ولی در بلندمدت اصلاً قابل پیشبینی نیست و ریسکهای بسیاری را بوجود میآورد که از مطلوبیت اقتصادی چنین طرحهایی میکاهد."
ما انتظار داریم که گاز طبیعی در نزدیکی شهرهای بزرگ کشور و یا در مسیر خطوط لوله سراسری در مخازن زیرزمینی ذخیره شود. (مثل ذخیره گاز در مخزن سراجة قم برای استفاده در تهران که در حال حاضر مطالعه برای ذخیرهسازی گاز در این مخزن ادامه دارد.) از این طریق, در تعدادی از مخازن نفتی که در حال حاضر غیرقابل استفاده هستند یا برداشت نفت از آنها اقتصادی نبوده، میتوان گاز را ذخیره کرد و این امکان بوجود میآید؛ در شرایطی که ما با حداکثر مصرف روزانه مواجه هستیم, از گاز این مخازن استفاده نماییم. به عبارت دیگر انتقال گاز طبیعی از مرزهای مشترک به داخل کشور و تزریق آن برای افزایش بازیافت نفت در داخل کشور, بهمنظور صیانت از نعمتهای الهی نفت و گاز برای نسل آینده و جلوگیری از سوزاندن گازهای استحصالی طی این مدت, یکی از رسالتهای ملی و مذهبی ما است.
